مقاله فرهنگ معنا و مفاهیم و تاثیر آن در ارتباطات انسانی
دانلود مقاله فرهنگ معنا و مفاهیم و تاثیر آن در ارتباطات انسانی
تعریف ارتباطات :
همانطور که اشاره شد، ارتباطات معانی متفاوتی نزد اشخاص گوناگون دارد . محققین غربی که پایه گذاران دیدگاه های جدید و روشها و فنون ارتباطی موجود می باشند، در این مورد بر این عقیده اند که کلمه ارتباطات (Communication) از لغت لاتین (Communicare) مشتق شده است که این لغت خود در زبان لاتین به معنای (To make common) یا عمومی کردن و یا به عبارت دیگر در معرض عموم قرار دادن است . این بدین است که، مفهومی که از درون فردی برخاسته است به میان دیگران راه یافته و همانطور که بعدا می آید به دیگران انتقال یافته است . پس در اصل اعتقاد بر این است که، ارتباطات برخی از مفاهیم و تفکرات و معانی و یا به عبارت بهتر پیامها (Messages) را به دیگران و یا میان عموم گسترش می دهد . تعاریف جدیدتر آن را “ انتقال مفاهیم “ و یا ” انتقال معانی “ (Exchange meaning) و نیز “انتقال و یا تبادل پیامها “ (Transmit messages) می دانند .
ارتباطات به گونه ای وسیع و گسترده “ تسهیم تجارب “ (Sharing of experiences) نیز تعریف شده است . در این معنی هر موجود زنده ای تجارب و آنچه در درون خود دارد با دیگران، چه همنوعان خود و چه با انواع دیگر در میان می گذارد . آنچه ارتباطات انسانی را از دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد توانایی بسیار زیاد انسانها در خلق و استفاده نمادها (Symbols) است . بر اساس این توانایی است که انسانها مستقیما و بی واسطه و یا غیر مستقیم و باواسطه، تجارب خود را با دیگران در میان می گذارند . از این روست که برخی انسان را “ حیوانی نماد ساز “ (Symbol-making animal) می دانند .
(هر چند اشاره کردیم که انسان تنها موجودی است که موجد نمادها و به کارگیرنده آنهاست، اما اینکه حیوانات نیز چنین توانایی را دارند و می توانند برای خود و جهت ارتباط با دیگران به خلق نمادهایی دست یازند مساله ای نامکشوف و جنجال برانگیز است . محققی به نام “ پری مک “ به شامپانزه ای به نام “ سارا “ آموخت که بر روی یک تخته مغناطیسی (Magnetic board) جملاتی را پدید آورد و آنها را بخواند . کلمات استفاده شده برای ساختن جملات از قطعات پلاستیکی رنگی با الوان مختلف ساخته شده بودند . شامپانزه دیگری به نام “ واشو “ (Washoe) در تجربه “ کارونرها “ آموخت که از زبان علامتی (Sing language) استفاده کند . با این همه در سال ۱۹۷۵ در کنفرانسی که توسط “ آکادمی علوم نیویورک “ تحت عنوان “ زبان و گفتار “ (Language and speech) رهبری می شد، متخصصان ارتباطات حیوانات به نقاط مشترکی دست نیافته و نتوانستند صراحتا بیان کنند که آیا حیوانات نیز توانایی فراگیری و استفاده از زبان را دارند یا خیر .)
یکی از نامداران دانش ارتباطات انسانی، “ پروفسور دین بارنلوند “ (Dean barnlund) ، چنین می نویسد :
“ ارتباطات، آن گونه که من بدان می نگرم، کلمه ای است که بیانگر فراگرد ایجاد معنی است .” دو کلمه در این جمله از حساسیت زیادی برخورداراند . یکی“ ایجاد“ و دیگری “ معنی “ است . پیامها ممکن است از خارج شکل بگیرند ـ توسط یک سخنور، از صفحه تلویزیون، از والدین سختگیر ـ اما معانی در درون شکل می گیرند . این وضعیت همسنگ آن شرایطی است که “ برلو” (Berlo) در مورد آن می نویسد، “ ارتباطات در بر گیرنده انتقال معانی نیست . معانی انتقال پذیر و یا قابل انتقال (Transferable) نیستند . فقط پیامها قابل انتقال اند و معنی در خود پیام نیست، بلکه معنی در استفاده کنندگان از پیام (Message users) می باشد .” ارتباطات کوشش انسان در مواجهه با تجارب، حالت خاص فعلی و نیازهای مترتب بر او می باشد . برای هر انسانی یک “عمل ایجاد” یگانه و برخورد متفاوت با مسایل وجود دارد .
نویسندگان دیگری، ارتباطات را “فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی” در نظرگرفته اند . در این تعریف ارتباطات به عنوان فراگرد به کار گرفته شده است زیرا آن را فعالیتی که با کنش (Action)، دگرگونی (Change)، مبادله (Exchange) و حرکت (Movement) سروکار دارد می دانند . ما به عنوان یک انسان نه می توانیم فراگرد ارتباطی را باز داریم و نه می توانیم آغاز و انجامی برای آن در نظر گیریم .
ارتباطات با تفهیم (Understanding) سروکار دارد . اشخاصی که با ارتباطات سروکار دارند باید بدانند و این نکته برای خود آنها نیز تفهیم شده باشد که چه می گویند و چه می شنوند . برای همه ما بارها اتفاق افتاده است که پیام فرستنده پیام را، دقیقا تکرار می کنیم بی آنکه پیام اثری در ما بگذارد یا به عبارت دیگر پیام را دریافت کرده باشیم . ارتباط شکل نمی گیرد مگر آنکه عمل تفهیم انجام گرفته باشد .
ارتباطات به تسهیم معنی (Sharing of meaning) نیازمند است . معنی متداول تسهیم را، بین مردم در نظر گیرید . انسانها غذای خود را با دیگران تسهیم می شوند، انسانها چیزی را که دوست دارند با دیگران در میان میی گذارند و آنها را نیز در آنچه دوست دارند شریک و سهیم می کنند . تسهیم هدیه ای است که انسانها به دیگران می دهند . این عمل اهداء ممکن است با خود نیز باشد . وقتی که ما در شرایط آرام بخش و کاملا دلچسبی خود را قرار می دهیم و یا هنگامی که در رؤیاهای بیداری (Daydream) خود فرو می رویم، چیزی را با خود در میان نهاده و یا با خود قسمت می کنیم . این تسهیم با خود برای ما “ارتباط با خود” (Interapersonal communication) را پدید می آورد و تسهیم با دیگران آن چیزی است که امروز در میان اکثر علمای علوم اجتماعی، به نام “ارتباط با دیگران” (Interpersonal communication) شناخته شده است .
پس، همانطور که عنوان شد آنچه در فراگرد ارتباطی مورد توجه است”معنی” می باشد . نظریات قدیم تر ارتباطات پیامها و تفکرات را چیزی می دانستند که بین دو نفر واقع شده و آنها را به هم ارتباط می داد . هیچ کدام این دو اصطلاح نمی توانند جایگزین معنی شوند در نتیجه نظرات، چندان صحیح به نظر نمی آیند . اصطلاح پیام به تنهایی کافی نیست زیرا سطحی از تفهیم و تفاهم را در بر نمی گیرد . اگر به عنوان مثال، عبارتی چینی و یا ژاپنی را که یک نفر ژاپنی یا چینی به کار برده است به یک نفر اهل زبان بازگو کنیم این بدان معنی نیست که ما توانسته ایم با او ارتباطی برقرار کنیم . ما فقط عبارتی را تکرار کرده ایم بدون آنکه معنی آن را بدانیم و بدون اینکه آن را در جایگاه بخصوصی به کار برده باشیم . تفکر یا اندیشه (Thought) نیز در این مورد ما را با دشواریهای فراوانی روبرو می کند . بسیار دشوار است که تفکر یا اندیشه را تعریف کرد و حتی از آن دشوارتر است اگر بخواهیم به نحوی مشخص کنیم که اندیشه ما با اندیشه دیگری یکی است . کلمه معنی در این مورد بسیار دقیق و رساتر است و می تواند ارتباط را بین ما و دیگران کاملا توجیه کند .
معنی در ارتباطات انسان با انسان
می خواهم درباره معنی صحبت کنم . اما قبل از هر کار نیاز دارم که شما ذهن خود را از تصور معمولی که از معنی دارید دور کنید و نگاهی تازه به لغت معنی بیاندازید . شما در طول تحصیل، کتابچه هایی برای لغت ومعنی داشتید . حتما برخی از آنها کتابچه های یکسان چاپی، حاوی شماره ردیف، لغت و معنی بود .
از این کتابچه ها، برخی اوقات برای لغت معنی فارسی استفاده می کردید . اگر متنی از سعدی، حافظ و غیره موضوع درس شما بود به سرعت بر حجم لغت معنی شما افزوده می شد و لغاتی را با معانی آن، به ترتیب در دفترتان می نوشتید .
صحبت من آن معنی نیست . باید به این مسئله در ارتباطات از زاویه ای دیگر نگاه کرد . اجازه بدهید قبل از همه مثالی برایتان مطرح کنم :
فرض کنید پسری در خانواده ای مسلمان با اعتقادات مذهبی بسیار استوار متولد شود . آنها در نقطه ای در یک شهر پرجمعیت زندگی می کنند و ساکن آپارتمانی کوچک هستند .
هزاران رویداد کوچک و بزرگ، زندگی پسرک را تشکیل می دهد . مثلا وقتی خیلی کوچک بود، یک روز بارانی با مادرش از خیابان عبور می کردند . پسرک در یک لحظه که مادرش مشغول صحبت با همسایه بود خودش را به سگ کوچکی رساند . سگ به او نزدیک شد و بدنش کمی به لباس پسرک مالیده شد .
آن روز تمام لباسهای او شسته و تطهیر شد . به او توضیح داده شد که سگ حیوانی کثیف و نجس است . بعدها پسرک شاهد لولیدن سگهای ولگرد توی کوچه ها و آشغالهای شهر بود .
وقتی حدودا دوازده ساله بود، یک روز سگی برادر کوچکش را گاز گرفت . او به شدت گریه می کرد و گفته شد که باید به او آمپول هاری تزریق کنند .
بعدها که بزرگتر شد، رابطه بین چند بیماری با بزاق سگ را در چند جا مطالعه کرد؛ ضمن این که رساله های مذهبی نیز اطلاعاتی در این مورد به او می داد .
اجازه بدهید او را بگذاریم و به سراغ فرد دیگری برویم .
دخترک در خانواده ای کشاورز به دنیا آمد . شغل اصلی پدرش گله داری بود . همیشه حداقل دو سگ نگهبان گله آنها بودند . وظایف افراد خانواده مراقبت از شرایط مساعد برای زیست گله و ضمنا سگهای نگهبان گله بود .
برخی از روزها که پدرش با اسب از خانه بیرون می رفت اگر دیر می کرد، سگ وفادار خانواده، پشت در انتظار مرد خانه را می کشید و وقتی صدای اسب او را می شنید با هیاهو دیگران را مطلع می کرد و پدر وقتی وارد می شد، دستی به سر و روی سگ می کشید .
یادش می آید که یک روزی برادر کوچکش توی باتلاقی افتاد و در حالی که او از ترس جیغ می کشید، سگ خانواده خودش را داخل آب انداخت و کودک را نجات داد .
ایو دو کودک را که خاطره های از دوران کودکی آنها خواندید، برای چند سال رها می کنیم . کاری نداریم که چگونه با یکدیگرآشنا شدند و ازدواج کردند . حالا از آن ازدواج چند سال گذشته است . به مکالمه آن دو توجه کنید : ( به عمد سخنان هر یک را با شماره ردیف مشخص رده ایم .)
۱ ـ زن : به نظر من باید فکری کرد . اگر این بار هم دزد بیاید معلو نیست می خواهیم چه کار بکنیم .
۲ ـ مرد : اون یک دفعه هم، دزد اشتباهی خونه ما رو انتخاب کرده بود . ما که چیز پرارزشی نداریم .
۳ ـ زن : به هر حال همین که داریم نتیجه سالها زحمت ماست . اگر نباشد، اگر یک تکه اش کم شود، هزار مشکل پیش می آید .
۴ ـ مرد : میدم چفت و بست بیشتری برای در دست کنند .
۵ ـ زن : اگر از روی دیوار اومد چی ؟
۶ ـ مرد : می توانم روی دیوار هم بدهم نرده بکشند .
۷ ـ زن : چطوره یک سگ بیارم .
۸ ـ مرد : سگ بیاوریم، کجا نگهش داریم ؟
۹ ـ زن : خوب معلومه، توی خونه .
۱۰ ـ مرد : سگ کثیفه .
۱۱ ـ زن : خوب می شوییمش .
۱۲ ـ مرد : احمق، مگر سگ را می شویند ؟
۱۳ ـ زن : خوب بله می شویند، چرا فحش میدی ؟
۱۴ ـ مرد : ………….
۱۵ ـ زن : …………..
ادامه صحبت این دو برای ما جاذبه ای ندارد . اما تا همین جای صحبت را زیر میکروسکوپ می گذاریم .
گفتگو از یک همدلی درباره یک مشکل مشترک آغاز شد و بعد به دوگانگی و حتی اختلاف رسید . چرا ؟
بیایید تک تک واژه های به کار برده شده را در آن سه مرحله جست و جو کنیم . در جمله های ۱ تا ۶ محور محور صحبت دزد و یافتن راه حل برای جلوگیری از آن می باشد . در جمله ششم مرد نظریات همسرش را کاملا پذیرفت و علی رغم آن که چندان اعتقادی به تکرار سرقت از منزلشان نداشت، حاضر با افزودن چفت و بست به در و حتی کشیدن نرده روی دیوار شد .
اما از جمله دوازدهم به بعد نشانه های اختلاف و کشمکش پدیدار شد .
موضوع صحبت ان دو درباره سگ و دزد بود . تا زمانی که صحبت دزد بود مشکلی پیش نیامد، از لحظه بیان کلمه سگ قضیه تغییر کرد .
خوب به این نکته توجه کنید . هر دو از کلمه سگ استفاده کردند . یک نگفت سگ و دیگری مثلا dog (سگ به زبان انگلیسی) یا chien (سگ به زبان فرانسوی) هر دو یک کلمه کاملا متشابه را به کار بردند .
اگر به فرهنگ لغت مراجعه کنیم، مثلا فرهنگ فارسی معین در مقابل کلمه سگ نوشته است : » سگ : پستانداری از راسته گوشتخواران که سردسته تیره خاصی به نام تیره سگ سانان است . این جانور اهلی و دارای دندانهای آسیای قوی است و …. «
می توانیم همین نوشته ها را در مقابل کلمه شگ در آن دفتر لغت ـ معنی مشهور بنویسیم . اما قضیه حل نمی شود . معنی سگ برای این زن و شوهر متفاوت است . درست است که هر دو از کلمه مشابه سگ استفاده می کنند؛ درست است که هر دو ایرانی هستند و به زبان فارسی صحبت می کنند؛ اما معنی سگ در ذهن آنها با یکدیگر یکسان نیست . پس ظاهرا معنی سگ در کلمه سگ نیست زیرا که هر دو کلمه ای کاملا مشابه را به کار بردند . این « معنی» که آثار آن را دیدیم، چیست ؟ تعریف معنی، مسئله را چندان حل نمی کند . جمیز واتسون در سال ۱۹۸۴ ، معنی را چنین تعریف می کند :
در ارتباط یک کنش متقابل پوی بین خواننده/بیننده/شنونده و غیره با پیام وجود دارد . خواننده ای که خود مرکب است از تجربیات فرهنگی ـ اجتماعی او .
بنابر این او کانالی است ما بین پیام و کنش فرهنگی . این است معنی .
اما در جستجوی معنی . ارجح است که ابتدا پای صحبت دیوید برلو بنشینیم :
نظریات دیوید برلو درباره معنی
برلو در مبحثی با عنوان « معنی معنی» می نویسد : اغلب داستان آن فرد را شنیده اید که وقتی می پرسد چرا به خوک می گویند خوک، با این پاسخ مواجه می شود که « چون کثسف است» .
« ما زبان را برای بیان و بیرون آوردن معنی ها به کار می بریم . در واقع این کارکرد اصلی زبان است . معنی چیزی ذاتی و جدانشدنی از بسیاری تعاریف زبان است . در تدریس موضوع ارتباط به دیگران، د ارتباط با خودمان، در انتقاد از نحوه ارتباط دیگران و در مواردی مشابه، همیشه باید معنی نقطه اصلی توجه ما قرار گیرد .
به روشنی مشخص است که معنی وابسته به کدهایی است که ما در ارتباط انتخاب می کنیم . ما در به کارگیری زبان، مقاصد و نیتهای خود را درون پیامها و پاسخهایی که به رمز درآورده ایم می گذاریم . اما برای کوشش جهت ورود به حوضه معنی لازم است ابتدا به برخی از جمله های انگلیسی که در آنها واژه معنی به کار رفته است یا از واژه های مشتق از معنی استفاده شده بپردازیم .»
دیوید برلو در اینجا شش جمله را به عنوان نمونه مطرح کرده است که عبارتند از :
۱ ـ به کار بردن صحیح کلمات وابسته به آن است که بدانیم آن کلمات چه معنی هایی دارند .
۲ ـ هدف برخی از نوشته ها، ارتباط معنی است .
۳ ـ من صدای رعد شنیده ام . این بدان معنی است که به زودی باران می آید .
۴ ـ در انگلیسی، حرف S در انتهای اسامی معمولا به معنی بیش از یک یا جمع است .
۵ ـ خانواده ام برای من، معنی وسیعی دارد .
۶ ـ کلمات فاقد معنی هستند . معنی فقط در انسانهاست .
بسیاری از جمله هایی مشابه جمله های فوق را رمز گذاری و رمزخوانی می کنیم به وضوح دیده می شود که معنی در این شش جمله به یک صورت به کار برده نشده است .
جمله اول حاکی از آن است که معنی ها خاصیت و بار کلمات هستند . در سومین جمله معنی دلالت بر آن می کند که چیزی رهنمون چیز دیگری می شود . در این صورت، رعد رهنمون باران می شود .
در پنجمین جمله، نویسنده ظاهرا احساسش را وقتی که درباره خانواده اش فکر می کند برای ما بیان می کند و سرانجام، ششمین جمله می گوید معنی هرگز در کلمات یافت نمی شود، بلکه در وجود انسانهاست .
به کارگیری کلمه معنی در این جمله ها مشابه یکدیگر نیست و حتی برخی از آنها با هم در تناقضند . ظاهرا با تجزیه و تحلیل این کلمات نمی توانیم معین کنیم که معنی معنی چیست . اما می توانیم با دیدن این جمله ها به این توافق برسیم که معنی برای ما معانی متعددی دارد .
به هر حال از آن سوال دور شدیم :
ـ معنی چیست ؟
ـ معنی واقعی کلمات چست ؟
ـ آن چنان آن شش جمله نشان داند آیا در واقع کلمات دارای معنی هستند ؟
ـ آیا یک کلمه می تواند معنی داشته باشد ؟
ـ کلمات فقط خطوطی هستن بر کاغذ، سخنان فقط مجموعه ای از صداها هستند که از میان هوا عبور می کنند ؟
ـ آیا معنی یک چیز فیزیکی است، آن چنان که می توان روی کاغذ یا در هوا آن را یافت ؟
ـ آیا معنی، چیزی در داخل پیام است ؟
ـ که برای مردم ظاهر می شود ؟
شواهدی وجود دارد حاکی از آن که بسیاری از مردم به سوالهای فوق پاسخ مثبت خواهند داد .
برخی از مردم در پاسخ خواهند گفت که برای یافتن معنی یک لغت به فرهنگ لغات مراجعه کنید . در فرهنگ لغات، معنی لغتی که در یک متن ادبی آمده به راحتی قابل استفاده کسی است که در جستجوی آن است .
برلو متعاقبا می نویسد که هدف اصلی او در آن لحظه آن است که ثابت کند معنی ها در پیامها نیستند . معنی ها چیزهایی قابل کشف نیستند .
در واقع کلمات در نهایت هیچ معنایی نمی دهند بلکه معنی ها فقط در آدمها هستند . معانی مسبب پاسخ ها می شوند . آنها چیزهایی شخصی هستند و درون ارگانیسم انسان هستند . معنی ها آموخته می شوند . آنها چیزی شخصی هشتند و داراییهای ما محسوب می شوند . ما معنی ها را یاد می گیریم، بر آن می افزاییم، آنها را نابود می کنیم، اما قادر به یافتنشان نیستیم . آنها در ما هستند نه در پیام . خوشبختانه معمولا ما افرادی را می یابیم که معنی هایی مشابه معنی های ما دارند و در نتیجه با آنها می توانیم ارتباط برقرار کنیم . آنانی که با یکدیگر تشابه معنی دارند می توانند ارتباط برقرار کنند و اگر فاقد این تشابه باشند، قادر به ارتباط با یکدیگر نیستند .
اگر معنی ها، در پیام ها بودند به این مفهوم بود که همه می توانستند با هر زبانی و با هر کدی با یکدیر ارتباط برقرار کنند . اگر معنی ها در کلمات بودند، قادر بودیم کلمات را بشکافیم و از میان آنها معنی را درآوریم . ولی به طور آشکار ما قادر به چنین کاری نیستیم . برخی از مردم برای برخی کدها معنی هایی دارند که دیگران ندارند .
عناصر و ساخت زبان، خود فاقد معنی هستند . آنها فقط نمادها هستند و بس . زبان نشانه و راهنمایی است که سبب می شود معنی ما به تجلی برسد و به آن فکر کنیم و آنها را دوباره مرتب کنیم و غیره .
ارتباط در برگیرنده انتقال معنی نیست . معنی چیزی قابل انتقال و منتقل شده نیست . فقط پیام است که قابل انتقال است و معنی درون پیام نیست . معنی ها در استفاده کننده پیام هستند .
چنین به نظر می رسد که این موضوع روشن و واضح است اما به هر حال همه ما این موضوع را از یاد می بریم . مهمترین شکستگی در ارتباط می تواند ناشی از این تصور باشد که معنی در پیام است نه در دریافت کننده پیام . به عنوان مثال اگر معلمان زبان خارجی معتقد شوند که معنی در انسانهاست، شیوه تدریس زبان خارجی تغییر خواهد کرد . شیوه هایی که انسانها برای بحث کردن دارند بستگی به این دارد که آنان کدامیک از آن دو دیدگاه (معنی در پیام یا معنی در انسان) را پذیرفته باشند . اکثر ما بر این تصور هستیم که بیان و ارائه کلماتی که معانی خاصی دارند و همه مردم آن کلمات را به کار می برند برای بیان آن معنی کافی است .
اغلب به ساعتها وقت نیز است که مردم مشاهده کنند که درباره موضوعی به توافق رسیده اند زیرا از کلمات متفاوتی که دلالت بر چیز یکسانی دارند استفاده می کنند .
مردم اغلب از این که دیگران مجددا به همان حرفهای اولی که بیان کرده اند برمی گردند متعجب و حیران می شوند و یا وقتی می بینند که افراد در یک بحث، همان مطالبی که به توافق رسیده اند دوباره به کلماتی دیگر بیان می کنند، باز هم متعجب می شوند .
فهرست مطالب
فصل اول : ۱
کلیات تحقیق.. ۱
موضوع تحقیق : ۲
تعریف موضوع تحقیق : ۲
فرضیات تحقیق : ۳
اهداف تحقیق : ۳
ضرورت تحقیق : ۴
محدودیتها ومشکلات تحقیق : ۵
فصل دوم : ۷
تعریف ارتباطات : ۸
معنی در ارتباطات انسان با انسان.. ۱۲
نظریات دیوید برلو درباره معنی.. ۱۷
چگونه معنی را یاد می گیریم. ۲۲
معنی در کجاست.. ۳۳
فصل سوم : ۴۳
روش تحقیق.. ۴۳
انواع روش تحقیق : ۴۴
الف ) روش تحقیق تاریخی : ۴۴
هدف روش تحقیق تاریخی : ۴۴
منابع در روش تحقیق تاریخی : ۴۵
ب) روش تحقیق توصیفی : ۴۶
ویژگیهای روش تحقیق توصیفی : ۴۶
مراحل روش تحقیق توصیفی : ۴۶
ج) روش تحقیق تداومی : ۴۶
د) روش تحقیق موردی : ۴۷
و) روش تحقیق همبستگی و همخوانی : ۴۸
ه) روش تحقیق علی : ۵۰
مراحل تحقیق.. ۵۰
ی) روش تحقیق تجربی : ۵۱
روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق : ۵۲
جمع آوری اطلاعات : ۵۲
جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده : ۵۳
مشاهده سیستماتیک : ۵۳
برای کمک در ثبت اطلاعات در مشاهده مورادی وجود دارد : ۵۴
۲ ـ جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه : ۵۵
۳ ـ جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه. ۵۵
سوالات باز و بسته : ۵۶
بی نام بودن پرسشنامه : ۵۶
الف) محاسن پرسشنامه : ۵۶
ب) معایب پرسشنامه : ۵۶
مشخصات پرسشنامه : ۵۷
روش جمع آوری اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق.. ۵۷
جامعه آماری و نمونه گیری : ۶۳
الف ) تعریف جامعه آماری : ۶۳
ب ) جامعه آماری این تحقیق : ۶۳
ج ) تعریف نمونه گیری : ۶۴
د ) انواع نمونه گیری : ۶۴
نمونه گیری این تحقیق : ۶۶
فصل چهارم. ۶۷
تجزیه و تحلیل اطلاعات.. ۶۷
فصل پنجم : ۸۱
نتیجه گیری.. ۸۱
پیشنهادات : ۸۵
فهرست منابع.. ۸۷
پیــوست.. ۸۹
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 97
پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خود را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.